در ۲۰ ژوییهی سال ۱۹۶۹، نیل آرمسترانگ، بر سطح ماه قدم گذاشت، برای همین میدانیم که این کار شدنی است. اما ناتوانی در تکرار این سفر باعث شده عدهای بگویند که این موفقیت بیشاز حد باورنکردنی و نشدنی است و فرود بر ماه را دروغی برای فریب مردم بدانند.
تئوریهای توطئه
بارها و بارها صحت سفر به ماه با شواهد مستند و حقایق علمی ثابت شده. تصاویر و نمونهها گواهی هستند که انسان واقعاً به ماه سفر کرده است.
اما اینکه این باور، همچنان محبوب است نشان میدهد که مردم اعتماد خود را به رهبران از دست دادهاند. توطئهاندیشان اغلب خاطرنشان میکنند که زمان فرود بسیار مطلوب بوده است. ایالات متحده با چنگ و دندان میخواست خودش را پیشتر از شوروی نشان دهد و به همین خاطر حتی با این وجود که نتوانست به ماه برسد، وانمود کرد که رسیده.
در سال ۱۹۶۲، کندی گفته بود که ایالات متحده: «باید خود را موظف به نیل به این هدف، قبل از اتمام دهه بداند تا انسان بر ماه فرود آید و به سلامت به زمین بازگردد.»
علاوه بر این، برنامهی فضایی شوروی داشت به فرود موفق بر ماه نزدیک میشد. چنین فرودی اثرات ویرانگری بر چهرهی ایالات متحده میگذاشت که حیثیت خود را در بحبوحهی جنگ سرد بر اول رسیدن به ماه مشروط کرده بود.
تئوریهای توطئه راجع به فرود بر ماه، از دههی ۷۰ و با کمتر شدن اعتماد مردم به دولت امریکا شکل گرفتند. در سال ۱۹۷۱، روزنامهی پنتاگون پیپرز نشان داد که دولت مکررا در مورد جنگ ویتنام دروغ گفته است. در سال ۱۹۷۶، یکی از کمیتهها به این نتیجه رسید که به احتمال زیاد توطئهای برای قتل کندی شکل گرفته بوده است. این جریانها بود که دامن فرود بر ماه را گرفت و اثر آن شاید تا امروز هم، در تئوریهای توطئه راجع به وقایع ۱۱ سپتامبر و تیراندازیها به مردم بیگناه پیداست.
موانع
اما اگر انسان فیالواقع بر ماه فرود آمده، چرا با وجود گذشت بیش از نیمقرن و پیشرفت فنآوری، نمیتوانیم این موفقیت را تکرار کنیم؟
جواب کوتاه: منابع! وقتی ایالات متحده اولین فرود بر ماه را انجام داد، ناسا از کوتاهترین مسیر ممکن استفاده کرده بود. اولویت این بود که از روسیه پیشی بگیرند، نه اینکه مسیری برای سفرهای آینده بسازند.
بلیر دویت، مدیر عامل شرکت ایستگاه قمری (LSC)، که یک شرکت استارتآپی در حوزهی دادههای ماه است، میگوید: «سفر به ماه، به جای آنکه قدمهایی منطقی برای ساختن مدل پایداری برای دسترسی مداوم و انجام عملیات روی ماه باشد، بیشتر شبیه پرشی به سطح ماه بود. این ساختار غیر عادی، باعث شد تا متدهای ساخت زنجیرهی تامین مورد نیاز برای پشتیبانی از انتقال مداوم ابزار، مواد و نیرو به ماه شکل نگیرند.»
حالا ساختاری که در آن سالها از آن صرف نظر شد، باید بدون تب و تاب جنگ سرد انجام گیرد. امروز، انگیزهی سفر به ماه باید از میل به کاوش سرچشمه بگیرد و نه پیروزی!
اگرچه هزینهی سفرهای فضایی در حال کاهش است، رسیدن به ماه ارزان نیست. به دلار امروز، موشک زحل ۵ (Saturn V) که در پروژهی آپولو استفاده شد حدود ۱.۱۶ میلیارد خرج برمیدارد. (هیچچیزی مثل موتور موشک نمیتواند دلار را بسوزاند.) قانع کردن دولت برای اختصاص این مقدار (یا بیشتر) برای ساخت موشکی با همان قدرت یا بیشتر کار سختی است.

در حال حاضر موشکی با قدرت قابل مقایسه با زحل ۵ نداریم، که این قضیه سفرهای با بار سنگین به ماه را بسیار دشوار میسازد. موشک قدرتمند فالکون هوی (Falcon Heavy) شرکت SpaceX با هزینهی بسیار کمتر ۹۰ میلیون دلاری در زمینهی سفر به ماه امیدبخش ظاهر شده، اما این مدل موشک همچنان تنها حامل دو سوم رانش ۷.۵ میلیون پوندی زحل ۵ است. اگرچه ایلان ماسک، بنیانگذار اسپیساکس پیشتر مدعی شده بود که شرکت او تا قبل از سال ۲۰۲۰ توریست به ماه میفرستد، به نظر میآید که این نقشهها فعلاً کنار گذاشته شدهاند. ناسا هم همچنان دارد روی سیستم پرتاب فضایی (SLS) قدرتمند کار میکند که قرار است از نظر رانش روی دست زحل ۵ بلند شود. با وجود هزینههای میلیارد دلاری، این یکی وسیلهی سفر گرانی خواهد بود و همچنان تا اولین پرتاب آن، سالها فاصله است.
به جز مسائل فنی و مالی، نظر عموم هم چالشی مداوم بر سر راه شرکتهای فضایی خصوصی بوده است. جان تورنتون، مدیرعامل شرکت استروبوتیک میگوید: «اگر بروید به مردم بگویید که دارید شرکتی میسازید که یک عالمه پول را به ماه ببرد، مردم بد نگاهتان میکنند. آدم باید ریسک بزرگی را به جان بخرد که فکر کند میشود روی ماه کار و کاسبی راه انداخت. هزینهی تمام فعالیتهای پیشین راجع به ماه را ابرقدرتها پرداختند. یک شرکت خصوصی چهطور میتواند برود به ماه و پول درآورد؟»