چرنوبیل چگونه موجب فروپاشی شوروی شد؟

درک تمامی عواقب فاجعه‌ی چرنوبیل دشوار است، اما می‌توان آن را در دو بخش اصلی هزینه‌ی انسانی و اثرات محیطی مورد بررسی قرار داد.

هزینه‌ی انسانی

گزارش مرگ و میرها از سوی مقامات شوروی که تعداد تلفات را ۳۱ نفر عنوان می‌کند، همچنان در روسیه‌ی امروزی رسمیت دارد. اما این رقم تنها تعداد افرادی را عنوان می‌کند که بر اثر انفجار نیروگاه یا در اثر سندروم پرتوگیری حاد (ARS) در ماه‌های پس از حادثه جان باختند و امروزه درستی آن به طور گسترده مورد بحث است. برخی از صاحب‌نظران تخمین می‌زنند که ۵۰ نفر بر اثر ARS جان باخته‌ و همچنان تعداد بسیار بیشتری به علت قرار گرفتن در معرض پرتوهای رادیواکتیو، پس از حادثه جان خود را از دست داده باشند.

سرطان: نتیجه‌ی پرتوگیری‌های پرشدت

به علاوه، این ارقام شمار عمرهایی که به وسیله‌ی سرطان-که خود نتیجه‌ی دزهای بالای پرتوهای رادیواکتیو است- کوتاه شده‌اند را به حساب نمی‌آورد.

در پنج سال پس از حادثه‌ی چرنوبیل، نرخ سرطان کودکان در اوکراین تا ۹۰ درصد افزایش یافت. درسال ۲۰۰۵، بیش از ۱۹ هزار خانواده‌ی اوکراینی به خاطر از دست دادن عضوی از خانواده که گمان می‌رفت متاثر از حادثه دچار مرگ شده باشند، مورد حمایت دولت قرار گرفتند.

مرگ و میر تمیزکارها

اگرچه مقامات شوروی در پاسخ به حادثه دیر دست به کار شدند، بعد از کنترل بحران اولیه و درک بزرگی ابعاد ماجرا، منابع انسانی وسیع خود را به کار برده و بیش از ۶۰۰ هزار سرباز، دانشمند، مهندس و کارگر ماهر را به چرنوبیل فراخواندند. این افراد که به آنها تمیزکار (liquidator) می‌گفتند، به آلودگی زدایی هزاران کیلومتر مربع گماشته شدند. به آنها اطلاعات کمی از شدت حادثه داده بودند و خبری از لباس حفاظتی نبود.

تمیزکارها – عکس از Denis Dziuba

مهندسین با تخریب‌های کنترل‌شده، ساختمان‌ها و خودروها را دفن می‌کردند. سربازان هم سگ‌ها، گربه‌ها و مرغ‌های چرنوبیل را با گلوله می‌کشتند. تمیزکارها بیشه‌ی رد فارست (Red Forest) را نیز که بر اثر جذب پرتوها قرمز-قهوه‌ای شده بود، از بین بردند.

بنا بر گفته‌های ویاچسلاو گریشین، عضو اتحادیه‌ی چرنوبیل که گروهی حقوقی در حمایت از تمیزکارهای سابق است، حدود ۶۰ هزار تمیزکار تا کنون مرده‌اند و ۱۶۵ هزار نفر از آنان به طور دائمی معلول شده‌اند. برخی تخمین‌ها در مورد مرگ‌های متاخر تا ۹۳ هزار نفر نیز می‌رسد.

خودکشی لگازوف: لکه‌ی ننگی دیگر

والری لگازوف، مشاور ارشد علمی کمیسیون دولتی، که نقش مهمی در اقدامات اولیه در مواجهه با فاجعه داشت، خشم مقامات شوروی را برانگیخت. او در گزارش‌های خود به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین، به جزئیاتی از طراحی رآکتورهای RBMK اشاره کرده بود. اگرچه او هم مثل مقامات رسمی شوروی، پرسنل نیروگاه را مقصر شناخت، افشای اسرار طرح‌های هسته‌ای برایش دردسرساز شد. او از دریافت نشان تقدیر به خاطر خدمتش در حادثه‌ی چرنوبیل بازماند و در سال ۱۹۸۷، همکارانش مانع ترفیع او به رده‌ی مسئولین آکادمی علوم اتحادیه‌ی جماهیر شوروی شدند. دو سال پس از حادثه‌ی چرنوبیل، لگازوف خود را دار زد.

اثرات محیطی

انفجار چرنوبیل ۵۰۰ برابر بمب هیروشیما پرتوی رادیواکتیو در اتمسفر رها ساخت و ۱۰۰ هزار کیلومتر مربع از اروپای شرقی را آلوده کرد.

منطقه‌ی اوکراینی نارودیچی درون محدوده‌ی آلوده قرار داشت. در سال ۱۹۸۸، یوریی شرباک مستندی راجع به یک مزرعه در نارودیچی ساخت. او در فیلم خود نشان داد که در یک سال پس از حادثه، بیش از ۶۳ حیوان با نقایص مادرزادی به دنیا آمده بودند.

تاثیر سیاسی و سقوط شوروی

تا اینجا از عواقب انسانی و محیطی چرنوبیل گفتیم، اما این فاجعه نقشی اساسی در یکی از اصلی‌ترین وقایع سیاسی قرن بیستم هم داشت: چرنوبیل فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ را تسریع کرد.

حتی میخائیل گورباچف وقتی از سمت خود کنار رفت، حادثه‌ی نیروگاه را «علت اصلی» اضمحلال اتحادیه‌ی جماهیر شوروی دانست. چرنوبیل اعتماد متزلزل مردم به شوروی را از بین برد. این قضیه علی‌الخصوص در مورد جماهیر اوکراین، بلاروس و لیتوانی مصداق داشت.

باز شدن فضای سیاسی

در سال ۱۹۸۶ گورباچف قوانین سانسور را تخفیف داد. نویسندگان و فعالین اجتماعی از این فرصت برای نقد عملکرد دولت در مواجهه با فاجعه استفاده کردند و عواقب آن را به صورت عمومی انتشار دادند. روزنامه‌نگارانی مثل آلا یاروشینسکایا به حومه‌ی اوکراین سفر کردند و خطرات آلودگی بر سلامتی را گزارش دادند. آلا در منطقه‌ی نارودیچی متوجه شد که ۸۰ درصد از کودکان غده‌ی تیروئید ورم‌کرده دارند که نشانی روشن از پرتوگیری شدید بود. دیگر روزنامه‌نگاران مدعی شدند که دولت برای اینکه ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای جدید به تعویق نیفتد، راجع به وسعت آلودگی دروغ گفته‌ است.

انتخابات نیمه‌آزاد و بالا گرفتن اعتراضات

با بالاگرفتن نقدها به دولت و اقتصادی که سقوط آزاد داشت، گورباچف با پیشنهاد انتخابات نیمه‌آزاد در سال ۱۹۸۸ سعی کرد تا برای دولت حامیانی جذب کند. اما این قضیه تنها باعث بدتر شدن اوضاع شد و درها را به سوی مخالفان باز کرد.

تا جایی که سال بعد، مردم اوکراین و بلاروس که از مسائل محیطی و بهداشتی به خشم آمده بودند، به تظاهرات آشکار علیه مقامات کمونیست می‌پرداختند. در ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۸۹، ۳۰ هزار نفر در مینسک گرد هم آمدند تا به جبهه‌ی محبوب بلاروس متشکل از فعالین محیط زیست گوش فرا دهند.

در سال ۱۹۹۰، انتخابات کنگره‌ی نمایندگان خلق شوروی برگزار شد. در برخی جماهیر، نمایندگانی که خود را طرفدار استقلال ملی و غیر هسته‌ای شدن معرفی می‌کردند، انتخاب شدند. در ماه مارس، لیتوانی اعلام استقلال کرد و گورباچف آن را تحت محاصره‌ی اقتصادی قرار داد. اوضاع داشت از کنترل خارج می‌شد.

تیر آخر

در آگوست سال ۱۹۹۱، نمایندگان دموکرات در پارلمان اوکراین استقلال از جماهیر شوروی به شرط رفراندوم عمومی را اعلام کردند. سیاست‌مداری که بیانیه را می‌خواند ولودیمیر یاوریوسکی، سرپرست کمیسیون مطالعه‌ی عواقب حادثه‌ی چرنوبیل بود. رفراندوم استقلال در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۱ برگزار شد و نتیجه‌ی آن یک «بله‌»ی قاطع بود. ۹ روز بعد، اتحادیه‌ی شوروی منحل شد.

اگرچه اتحادیه‌ی جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ به تاریخ پیوست، اثرات فاجعه‌ی چرنوبیل تا چندین نسل محسوس خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.